مقدمه کتاب گزیده شعر بختیاری: کتاب دوم :
ای خدایی که صفا زینت کهسار تونه بختیاری همه جا بنده ی بیدار تونه
ار که افتونه یه دستس بگره مهنه یه دست سرفرازیسه که خاک ته پوزار تونه
خدا را سپاس می گویم که به وعده ای که در مقدمه ی کتاب اول گزیده شعربختیاری در مورد گرد آوری و چاپ مجموعه ی دوم داده شده بود جامه ی عمل پوشانده شد.
هر چند بسیاری از اشعار کتاب اول از شاهکار های شعر بختیاری به حساب می آیند و آثار شاعران بزرگی همچون داراب افسر بختیاری و پژمان بختیاری و شعرای بزرگ معاصر را در بر می گیرد اما کتاب حاضر هم برای من بسیار راضی کننده است و امیدم این است خدا توفیق دهد این سری کتاب ها ادامه پیدا کند و حد اقل هر دو سه سالی یک مجموعه شعر در این حد داشته باشیم.
شعر بزرگترین و تاثیر گذار ترین عامل برای حفظ زبان و فرهنگ هر قوم و ملت است. بزرگترین حماسه های جهان را به زبان شعر گفته اند نفیس ترین و تاثیر گذار ترین آثار ادبیات جهان را شاعران خلق کرده اند و همین ها هستند که از عمق دل و جان بر می خیزند و جان و دل را صیقل می دهند. به زبان شعر می توان نا گفته ها را گفت و نازک ترین صور خیال را به مخاطب منتقل کرد. دیر پایی و ماندگاری شعر را در هیچ رشته ی دیگر نمی توان یافت.
شعر بحتیاری در نیمه ی راه است اما مسیری را که در پیش گرفته رو به قله است و به خواست خدا دیری نخواهد پایید از میان شعر آفرینان بختیاری و در زمان همین نسل شاعران حاضر شاهد تکامل شعر بختیاری خواهیم بود و آن روزی است که شعر بختیاری در عرصه ی ملی حرف برای گفتن خواهد داشت و همان طوری که شاعرانی از بختیاری مثل پژمان و سید علی صالحی و قیصر امین پور و دیگران که نگاهی هم به شعر بختیاری داشته اند در پارسی سرایی توانستند به جایگاه خوبی برسند در حال حاضر هم شاعران خوبی داریم که در دو جبهه، شعر فارسی و شعر بختیاری می توانند بدرخشند و ای بسا در آن جبهه ای که مورد نظر ما است یعنی شعر بختیاری بتوانند به جایگاه ویژه ای برسند تا هم بازوی توانمندی باشد برای زبان مادری ما و هم پشتوانه ای باشد براب زبان ملی ما فارسی که از هر زبانی عزیز تر است.
گرجه در شعر بختیاری امید و آرزو و طپش و هیجار و صبح سلامتی موج می زند و امید به آینده و روشنایی آشکار است اما بخاطر تغییر شکل زندگی از روستایی و عشایری به شهری، دیده می شود که در پاره ای از اشعار سرگردانی یا دردمندی از فراق مکان و نه معشوق خود نمایی می کند.
از مشخصه های شعر بختیاری نگاه به زندگی و طبیعت و اشیاء و اطراف است و کمتر در پیله ی دنیای غیر واقعی گرفتار می شود نه نگاهش در عشق از نوع جنون و سر گشتگی است و نه در میدان کار در گوشه ی انزوا نشستن است اشکش در دامن معشوق می ریزد و نگاهش در چشمان یار بازی می کند. اما شاعر بختیاری درد هم دارد وقتی می بیند بر دریایی از ثروت نشسته اما هر روز جغرافیای گرسنگی و تشنگی برایش گسترش می یابد، کارون عشقش می خشکد و بلوط کهنسالش را بی برگ و بر می بیند و باد کولی او را از فراز قله های زرد کوه و منگشت و آسماری به صحرای سوزان و پر عطش شهر های سنگستان و بی روح پرتاب می کند، این حق را به خود می دهد که گاهی بر غربت غریبانه خود لالایی غم بخواند و دی بلال های سر مستانه اش را به دی بنال های بی شکوه زمزمه کند.وقتی من در جایی تصاویر بزک کرده را که برای مجلس قربانی ایلم بر روی پرده آمده است را باز نشر می دهم و در جای دیگر نگاهم به دریایی از عکس های واقعی فلان عکاس از زندگی مردم را، بدون سانسور دوربین می بینم، جز اینکه بتوانم به زبان شعر این دوگانگی را بازگو کنم چه می توانم کرد.اینها زخم هایی هستند بر تن شعر بختیاری و این فاصله ای است به درازای اندیشه با شعر برج عاج نشین بی دردی ها.
آسیب شناسی شعر بختیاری
وقتی ما دست به گرد آوری و انتشار گزیده شعر بختیاری می زنیم تصور ما این است به بالندگی آن خدمت کرده ایم اما در عین حال باید به آسیب هایی که ممکن است شعر ما را تهدید کند نیز بپردازیم. اگر چه توجه به این داریم که شعر علم نیست بلکه عاطفه و احساس است و نمی توانیم در کارگاه صرف و نحو آن را تجزیه و تحلیل کنیم اما یکی از آسیب هایی که شعر را مورد تهدید قرار می دهد بی توجهی به قواعد و تکنیک شعر است، چه در شعر کلاسیک و چه در شعر نو و سهل انگاری در این مورد خطر بزرگی برای شعر است.
دومین آسیب واژه گرایی است. در این شکی نیست که اگر ما بتوانیم به وسیله ی شعر واژه های زبان خود را زنده نگهداریم و حفظ کنیم خدمت بزرگی به زبان کرده ایم و در حقیقت یکی از دست آورد های شعر همین است اما اگر به جای توجه به شعریت شعر توجه به واژه نگاری شود آنهم واژه هایی مهجورکه ممکن است سر جای خودشان ننشینند یا برای پیدا کردن معنی آنها مجبور شویم به چند واژه نامه مراجعه کنیم در نهایت به ضرر شعر تمام می شود.
سومین آسیب که در کمین شعر بختیاری است و می تواند آن را تهدید کند از همان نقطه ای است که می تواند فرصت هم باشد. این که در همایش ها و مجامعی با ارائه ی مشوق های خاص، بدون توجه به روح شعر، ذهن شاعر ما را محدود به موضوعاتی کنند که از بالندگی و پویایی شعر جلوگیری کند آسیب رسان است، ضمن اینکه همین جایگاه می تواند عرصه ی خوبی برای ارائه ی آثار درجه یک شاعر ما باشد شاعری که باید با ذهنی باز و روحی آزاد به خلق شعر بپردازد. شاعر باید شاعر عصر خود باشد و نباید در خود یک پلیس یا عسس مرا بگیر پرورش دهد که آنچه به ذهنش می آید را کنار بگذارد و همچنین نباید به صورت هدایت شده و کلیشه ای قلم را در مسیری حرکت دهد که از دل بر نمی خیزد یا شعرش آنچنان در دوگانگی افتد که خود نیز نداند که چه گفته.
چهارمین آسیب که البته مختص شعر و آنهم شعر بختیاری نیست عدم امانت داری بعضی افراد چه در دنیای مجازی و چه در دنیای واقعی است که ممکن است به کپی برداری از مضامین یا اصل شعر مبادرت کنند یا در مواردی برای موسیقی چنان تغییراتی ممکن است به شعر داده شود که به ذات شعر لطمه زند. البته تاثیر بر داشتن از اشعار و نوشته ها حق هر کسی است و این باعث پویایی و بالندگی می شود و هیچ کس هم مالک ابدی تصاویر و مضامین شعر خود نیست چون ممکن است به صورت تبادر به ذهن یا تبدیل به احسن مورد استفاده دیگران قرار گیرد اما اینکه فراز هایی از یک اثر را آن هم در موردی بسیار ضعیف تر از اصل بکار برده شود غیر اخلاقی، آسیب رسان، و یک نوع سرقت است
اگر بخواهیم شعر خود را از این آسیب ها دور نگهداریم باید کاروان سالاری شعر را با تشکیل انجمن های فرهنگی و کارگاه های نقد شعر در شهر هایی که می توانند کانون هایی برای این کار باشند به دست بگیریم تا استمرار آنها بتواند نسل شاعران جوان ما را که در این مناطق عاشقانه در تلاش هستند به سر منزل مقصد برساند.
قهرمان محمدی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.