مقدمه کتاب پیمان شکنی در شاهنامه فردوسی : در جهان کهن، که نهادهای حقوقى و سیاسى استواری در ارتباطات افراد و جوامع با یکدیگر حاکم نبود، آیین پیمان و سوگند با پشتوانه باورهای متافیزیکى و دینى، تأثیر بینظیری در حفظ نظم اخلاقى و اجتماعى داشت. از نظرلغوی، واژه پیمان را برگرفته از «پَتمان» پهلوی و «پَتیمانَ» اوستایی دانستهاند؛ به معنی پیمودن و اندازه گرفتن. این واژه به مرور زمان و مکان مترادفات متعددی یافته و به معنی عهد، قرارداد، معاهده، حلف، میثاق، شریطه، شرط، بیعت، سوگند، ذمه، عقد، وثاق، سرِ گفتار ایستادن، زینهار، ودیع و… به کار رفته است. پیمان در اصل قرار کردن و عهد بستن است بر امری، و در عرف عبارت است از دست بر دست دادن برای یاد داشتن انعقاد امری که بین طرفین مقرر شود. واژه پیمانشکن یعنی آنکه عهد بسته نگاه ندارد. ناقض عهد، عهدشکن (دهخدا،۱۳۷۷: ذیل واژه پیمان).
در سادهترین تعریف میتوان گفت پیمان قراری است، که دو یا چند تن میگذارند تا کاری انجام دهند یا تعهدی نسبت به هم یا کسی داشته باشند و پیمانشکن آنکه مطابق قرارداد و عهد خود رفتار نکند؛ نقض کننده عهد و قرارداد باشد (انوری، ۱۳۸۲: ۱۵۳۳،۱۵۳۲).
مهر* در اساطیر هند و ایرانی، برکت بخشنده و انباز در فرمانروایی جهان و نگاهبان پیمان است و بعدها در پی دگرگونیهای اجتماعی، به ایزد پاسدار و پشتیبان همه گروههای اجتماعی جامعه تبدیل میشود و گذشته از خویشکاریهای* دیرینه، نگهبانی او از راستگویی و درست پیمانی گسترش مییابد. «دروغگویی به مهر» «مهِردُروج*» یا «مهرقریب» یا «مهرآذر» مترادف «پیمانشکن» یعنی کسی که از راه راستی و درستی و پیمانشناسی پا بیرون میگذارد، میشود (اوستا، ج ۲: ۱۰۵۷). مهر کسانى را که از راستى منحرف شدهاند و مىپندارند که مهر آنها را نمىبیند، گرفتار مىکند، او نه تنها به پیمانشکنان پاداش و نیرو نمىدهد، بلکه قوّت آنها را نیز مىگیرد. ابزار پیکار پیمانشکنان بر اثر خشم مهر بىاثر مىشود. او از پیمانشکنان انتقام مىگیرد (اوستا: یشت ۱۰، بند ۶۳). هرگاه وارد جنگ شود دست پیمانشکنان را از پشت میبندد، گوش آنها را کَـر، چشم آنها را کور میکند و نیروی پاهای آنها را مىگیرد. او مراقب است کسى دروغ نگوید و پیمانشکنان را در پیشگاه داوری اهورامزدا* به خاک میاندازد. یاران مهر نیز مراقب پیمانشکنان هستند تا بدانند چه کسى نخستین دروغ را خواهد گفت (اوستا: یشت ۱۰، بند ۴۸).
کارکرد نهاد پیمان در ادیان ایران باستان، با باور به خودآگاهى عناصر اصلى طبیعت پیوند یافت، چنان که اعتقاد به خدای میترا* در هندو ایران قدیم و آیینهایى از قبیل وَرآتش* و وَرآب* رواج پیدا کرد و نمود آن را در شاهنامه فردوسی هنگامی که میخواهند بیگناهی سیاووش را ثابت کنند، میبینیم.
شاهنامه فردوسی از زمان سروده شدن تاکنون، همواره برای اهل فن و عامه مردم یکی از آثار درخور توجّه بوده است. در این شاهکار ماندگار، افزون بر عناصر ویژه ادب حماسی که طبیعتاً وجه غالب آن است، عناصری مانند عهد و پیمان و سوگند، عشق و… دید میشود که جنبه عامتر دارند و بیشتر با درونیات و عواطف انسان در پیوند هستند و از دیدگاه انواع ادبی میتوان آنها را در گستره ادبیات غنایی قرار داد. عهد و پیمان در شاهنامه، جایگاهی مهمّ و بنیادین دارد و ریشه بسیاری از حوادث را میتوان، در عهدشکنی و وفای به عهد جستوجو کرد. موضوع پیمان و پیمانشکنی در شاهنامه فردوسی بسامد بالایی دارد تا حدی که بر این اساس میتوان روند داستانها و شخصیّتها را تحلیل کرد. مجموعه کردارهای شاهنامه به نوعی در قالب پیمانهایی است که دو طرف نسبت به آن متعهد میشوند و پیمانداری یا پیمانشکنیشان را که رابطه مستقیمی با شخصیّتشان دارد بروز میدهند.
در این پژوهش، انواع پیمانها و پیمانشکنیها با تفکیک طرفهای پیمان، تعداد پیمانهای بسته شده و پیمانهای شکسته شده و خصوصیّات آنها و آیینهای بستن پیمان (گفتار پیمان و دست پیمان و نوشتار پیمان) بررسی شده است. در شاهنامه خداوند ناظر و ضامن پیمانها است و بُعد اخروی پیمانشکنى برجستهتر است. التزام به پیمان لازم است و پیمانهایى که برای امور نادرست بسته شده، نیز محترماند و حتّى اهریمن نیز به پیمان خود وفادار است، همچنین از نظر تاثیرگذاری در روند داستان میتوان سیاووش را پیماندارترین شخص شاهنامه و گشتاسپ را پیمانشکنترین آنها دانست.
کلیّت شاهنامه فردوسی، در قالب حماسه، اثری است اخلاقی و تعلیمی که نقش وفای به پیمان، در جایجای آن تعیین کننده و چشمگیراست؛ به طوری که شخصیّتهای بیشماری در نقش پهلوانان، زنان، پادشاهان، سپاهیان، جنگاوران، موبدان و… ظاهر میشوند که نسبت به اصل اخلاقی وفاداری به پیمان حسّاسیّت فوقالعادهای نشان میدهند. بنابراین میتوان گفت شاهنامه فردوسی، تجلّیگاه اصل پیمانداری است. با توجّه به اینکه شاهنامه خود میراثدار تاریخ دیرینه تمدّن ایران است، رجوع به گذشته، سابقه و سیر تاریخی پیمان و وفاداری به پیمان اجتنابناپذیر است. در سراسر شاهنامه پیمانها و سوگندهای فراوان با موضوعات گوناگون دیده میشود؛ برخی از این پیمانها بسیار سرنوشتسازند و گاهی پیمانشکنی و وفای به عهد مسیر داستان را تغییر میدهد و سرنوشت پهلوانان و سرزمین آنها را به کلّی دگرگون میکند به ویژه در داستان سیاووش و داستان اسفندیار، تاثیر عهد و پیمان در روند حوادث، به خوبی آشکار است. در شاهنامه فردوسی پیمانشکنی، بیدادی، روی تافتن از دین و پیمان بستن با دیو، گناه دانسته شده است.پیمانشکن دشمن خداست و پیمانشکنی، سرکشیدن از خدا و از راستی است و همچنین به عقیده فردوسی پیمانشکنان از خاک هم پستترند.
«مبادا که باشی تو پَیمانشِکن
که خاکست پَیمانشِکن را کفن!»
(ج ۲، ص ۷۷۴، ب ۳۸۷۴)
این کتاب با رویکرد علمی-پژوهشی و کتابخانهای در حوزه شاهنامه پژوهی تالیف شده است و با هدف معرفی بهتر و بیشتر اثر سترگ ملی و میهنی ما، شاهنامه فردوسی، تدوین و منتشر می شود. برای این منظور از کتاب شاهنامه فردوسی به تصحیح «جلال خالقیمطلق» استفاده شده است. ابتدا تمام شاهنامه به صورت بیت به بیت بررسی شده و همه ابیاتی را که در آنها مفهوم بستن پیمان یا شکستن پیمان وجود داشته، و یا واژه عهد، پیمان، پیمانشکنی و مترادفات آنها در آن ابیات یافت میشد استخراج شدند. آدرس ابیات به صورت (ج، ص، ب) یا (ج، صص، ب)یا (ج، صص، بب) نوشته شده است که «ص» نشان دهنده شماره صفحه؛ «ب» نشان دهنده بیت است و از آنجا که شاهنامه فردوسی به تصحیح جلال خالقیمطلق در انتشارات سخن، شامل چهار کتاب است، که به صورت بخش یکم، بهره ۱ و بخش یکم، بهره ۲ و بخش دوم، بهره ۱ و بخش دوم، بهره ۲ منتشر شده است و چون بهرهها در هر بخش ادامه دهنده هم هستند. من در آدرس دادن فقط به ذکر بخش یا جلد ۱ و ۲ اشاره کردهام و آن را با علامت «ج» نشان دادهام. همچنین قابل ذکر است که واژههای دشوار متن را با علامت ستاره (*) مشخص شده و در مبحث واژهنامه، توضیح داده شدهاند.
در آخر لازم می دانم از همه کسانی که در تدوین و شکلگیری این اثر یار و مددکار من بودند، تشکر کنم. به ویژه از استاد ارجمند و محترم دکتر حمید رضایی و دکتر عباس قنبری عدیوی و همکارانش در انتشارات نیوشه، که نشر این اثر را عهده دار شدند.
امیدوارم این کار برای علاقهمندان حوزه فرهنگ، ادبیات و شعر فارسی و به خصوص شاهنامهپژوهان مفید باشد. بیگمان انتظار دارم که محققان و استادان ارجمند و دانشمند هر گونه ایراد و کاستی را به نظر عفو و بخشش دیده و برای اصلاح امر، راهنماییهای خود را نصیب مولف بفرمایند.
مرضیه حاجی وند
درود، لرستان- امرداد ۱۳۹۶
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.