مقدمه کتاب ز شیر بنگشت تا جون آدمیزاد:
بیا و حال اهل درد بشنـو به لفظ اندک و معنیّ بسیار!
زبان، ارزندهترین ارمغان ایزدی است که اندیشیدن و برقراری پیوند انسان را با خود و دیگران ممکن میسازد. آیینها، جشنها، سنّتها، باورها، آرمانها و آفرینشهای ادبی- هنری هر ملّت شیرازهی زندگی و بارِ درخت اندیشه و بینش مردم آن است. در ضربالمثلهای بختیاری، « ز شیر بِنگِشت تا جونِ آدمیزاد » را برای جایی به کار میبرند که همه چیز از خُرد و کَلان، خوب و بد، سنگین و سبک و… در آن وجود دارد. اثر حاضر نیز مصداقی از این ضربالمثل است که با رویکرد مردمپژوهی، قوم شناسی و مردمنگاری و در کل انسانشناسی فرهنگی، جمعآوری و در مواردی - هر چند به اختصار- تحلیل شده است.
سازمان کتاب از دو فصل اصلی (زندگی مادّی و معنوی)، ده بخش و دهها موضوع و مطلب مهمّ از آداب، آیینها، عقاید، باورها، اشعار، ترانهها، گونههای متنوّع فولکلور موسِمی و غیر موسمی، با قالبهای نثر و نظم، زبان جدی و طنز، ادبی، موضوعهای اجتماعی، اخلاقی و دینی، و نکتههای خواندنی منسجم و دارای ساختار پژوهشی علمی در حوزهی فرهنگ مردم (فولکلور- Folklore)، پیوند یافته است. کتاب چنانکه از نامش بر میآید، فرهنگ مردم «بختیاری» را چون «کشکولی» با محتوایی آمیخته و گوناگون به تعبیر: «از شیر گنجشک تا جان آدمیزاد» در بر میگیرد. این گنجینه حاصل سالها پژوهش میدانی- کتابخانهای پژوهشگر، به عنوان عضوی از جامعهی بزرگ بختیاری است. امید است که با جمعآوری و نگارش این متنها، زمینهای برای پژوهشهای عمیق و علمیتر سایر علاقهمندان، در حوزهی فرهنگ مردم (دانش عوام: فولکلور) فراهم گردد. بیگمان، اثرِ حاضر، تنها بخشی اندک از اقیانوس ژَرفِ دانش، فرهنگ، ادب و هنر شکوهمند مردم بختیاری ایران است. مردم خردمند و بزرگی که به پشتوانهی فرهنگ، تاریخ، هنر، ادبیّات، سرگرمیها، باورها و نوع زندگی عشایری، روستایی و حتّی شهرنشینی خود، حرفهای بسیاری دارند تا در ریخت و قالب کتاب، مجله، مقاله، وبلاگ، وبگاه و دیگر رسانهها به دوستداران و صاحبنظران این شاخه از دانش انسانی عرضه نمایند. بهینِ سخن این که بگویم کتاب «ز شیر بنگشت تا جون آدمیزاد» دیباچهای است که ما را به دنیای افکار و اندیشههای دیرینهپا و ژرفاندیشانهی این مردم نجیب و مهرافروز، رهنمون میسازد.
دوست دارم در کنار کامیابیهای دانشی، هنری و ادبی امروزی، این گنجینهها را از دست ندهیم و به عنوان حرفهای کهنه و بیکاربرد به آنها ننگریم؛ چون آنگاه باید بدون هیچ تعارفی بگویم که نه تنها از امروز و آینده بهرهمند نشدهایم که دیروز افتخار آفرینمان را نیز کُشتهایم! پس بکوشیم تا همیشه جامهی ارجمندی و بزرگمنشی بپوشیم.
عبّاس قنبری عُدیوی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.