مقدمه کتاب تیام؛ Psycho-Oncology کودک در قالب داستان : انسان در هر یک از مراحل رشد یا به عبارتی؛ از زمان تولد، کودکی، نوجوانی، بزرگسالی، میانسالی و پیری با چالشهایی روبرو میشود که نحوه واکنش به آنها میتواند بر سلامت روان و بُعد روانشناختیاش تاثیرگذار باشد. در واقع، اگر زندگی را همچون یک جاده در نظر بگیریم، این مسیر زندگی همیشه هموار و مسطح نیست، گاهی پیش میآید؛ سرعتمان مثل همیشه نیست، گاهی با مانعی برخورد میکنیم، گاهی از مسیر اصلی منحرف میشویم و گاهی از حرکت باز میایستیم.
این چالشها میتوانند مثبت باشند مانند: ازدواج، به دنیا آمدن فرزند، ترفیع در یک شغل، نقل مکان به جایی بهتر، فرصت تحصیل در جایی دور از خانواده و… و یا میتوانند بار منفی داشته باشند که باعث ایجاد رنج در انسان شود، مانند: مرگ یکی از عزیزان، بیماری، ورشکستگی، فجایع طبیعی و… بیماری سرطان نیز از همین دست موارد است.
در رابطه با مسایلی مانند: بیماری و مرگ عزیزان؛ کوبلر راس (روانپزشک آمریکایی-سوئیسی و از پیشگامان و صاحبنظران برجسته مراقبتهای تسکینی و پژوهشگر مرتبط با تجربیات و احساسات افراد پیش از مرگ یا تجربه نزدیک به مرگ) پنج مرحله را معرفی میکند که افراد، در زمان بیماری و مرگ عزیزان این مراحل را پشت سر میگذارند. البته باید خاطر نشان کرد که ترتیب این مراحل در افراد مختلف متفاوت است.
مرحله انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و در انتها پذیرش.
افرادی که انعطافپذیری روانشناختی دارند به طبع پذیرش پیدا میکنند نسبت به چالش پیش رو و بهتر میتوانند از توان روانشناختی خود برای مقابله و ایجاد راهحل بهره ببرند و نه تنها برای خودشان که برای نزدیکان نیز سودمند است.
یکی از بهترین مفاهیم در زمینه مقابله با استرس، دیدگاه لازاروس و فولکمن است که در رابطه با سبکهای مقابلهای افراد است. در واقع هدف افراد از استفاده این راهبردها کاهش تندیدیگی و استرس است. به عقیده ایشان، افراد در برخورد با موقعیّتهایی که از توان فرد فراتر میروند دو نوع روش مقابلهای دارند: روش مقابلهای مسالهمدار و هیجانمدار.
در روش مقابله مسالهمدار، افراد به منبع استرس، علل استرس، روشهای کاهش تنش و استرس فکر میکنند تا بتوانند بهترین راهحل را انتخاب کنند. مانند: بررسی جزییات یک مساله، فکر کردن، مشورت گرفتن، تلاش کردن و صبر و بردباری داشتن. در روش مقابله هیجانمدار، افراد به دنبال کاهش تنش و استرس به وسیله دور شدن از منبع استرس هستند. از جمله روشهای مقابله ای هیجانمدار سالم میتوان به: ورزش، مراقبه، دعا، درد و دل کردن، انجام فعالیّتهای هنری و… اشاره کرد. در نتیجه در شرایط استرسزا که منبع استرس در دست ما نیست، استفاده از هر دو راهبرد به شیوه مثبت بسیار بر بُعد روانی افراد تاثیرگذار است.
همانطور که اشاره شد یکی از موقعیّتهایی که میتواند ایجاد استرس کند، هم برای خود فرد بیمار و هم برای نزدیکان، ابتلا به بیماری سرطان است. اگر فرد مبتلا کودک باشد شرایط برای کودک، پدر و مادر و نزدیکان آشفته کننده است. چرا که بیماری سرطان در کودکان یکی از بیماریهاست که علت اصلیاش شناخته شده نیست، و پس از تشخیص نیاز به درمان به موقع دارد چرا که در صورت عدم درمان بیماری به نقاط دیگر بدن سرایت کرده و پیش آگهی خوبی در انتظار نیست.
این بیماری علاوه بر تاثیر بر جسم بیمار بر روان شخص بیمار و اطرافیان هم تاثیرگذار است. افراد با هجوم هیجانات منفی، افکار مزاحم، یأس، اضطراب و استرس مواجه میشوند. در این شرایط که کنترل موقعیّت فراتر از توان روانشناختی افراد است این کودکان و والدینشان نیاز به حمایت دارند. نیاز است والدین آگاهی خود را در این زمینه بالا ببرند، و نسبت به نیازهای روانی و عاطفی کودکی که در روند درمان و شیمیدرمانی است آشنایی پیدا کنند، با عوارض شیمیدرمانی آگاه شوند، بتوانند افکار خودآیند منفی را به چالش بکشانند و یک ارتباط عاطفی قوی برقرار کنند هم با همسرشان و هم با فرزند بیمارشان تا از تنشی که متحمّلشان شده است مقداری کم شود.
هدف از نوشتن کتاب حاضر اهمیّت به بعد روان کودکان مبتلا به سرطان و انتشار داستان واقعی (با مقداری دخل و تصرف) از سرگذشت پدر و فرزندی است که؛ کودک داستان ما مبتلا به بیماری سرطان میشود و با مراقبتهای پدر و حمایتهای خانواده، میتواند بر شرایط پیش رو از جمله درمانهای سنگینی که دریافت میکند، عوارض شیمیدرمانی، بستری شدن طولانیمدت در بیمارستان و مراقبتهای ویژه بعد از ترخیص از بیمارستان، فایق آید. در واقع نکاتی که میتواند به والدین در این زمینه کمک کند در قالب داستان آورده شده است.
فصل اول از زبان نویسنده کتاب است، فصل دوم و سوم از زبان پدر تیام است که راوی رخدادها، از زمان بروز علایم سرطان تا اتمام درمان است.
تمامی نامهای خاص افراد و مکانهای به کار رفته در متن داستان، غیرحقیقی و کاملاً تصادفی است.
در پایان وظیفه خودم میدانم، تشکر کنم از کادر درمان؛ به ویژه مسوولان دلسوز و محترم بیمارستان آیتالله کاشانی شهرکرد، پزشکان، پرستاران و کارکنان زحمتکش و محترم بخش انکولوژی که برای انتقال حس خوب به این بخش، بیماران و کودکان عزیز از هیچ کوششی دریغ نمیکنند. همچنین تشکر ویژه دارم از جناب آقای دکتر کیاوش فکری و پرستاران عزیز سرکار خانم فرزانه فاضل و سرکار خانم مهناز شریفی برای یاری بیدریغشان در انتقال تجربیات و اطلاعاتشان به من.
و با تشکر از والدین محترم کودکان مبتلا به سرطان که ما را با تجربیاتشان آشنا کردند.
نیمی از هزینه دریافتی فروش این کتاب به «کانون خیریه لبخند ماه» بیمارستان آیتالله کاشانی شهرکرد برای تامین دارو، هزینه رادیوتراپی، پیوند مغز استخوان و… بیماران مبتلا به سرطان اهدا میشود.
الهام باقری
کارشناسارشد روانشناسی بالینی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.