مقدمه کتاب مجموعه شعر باران عاشقی :
در زمینی که انسان در آن زندگی میکند، وقتهایی هست که در میان دلهرهها، صدایی، نشانهای، قلمی، کلامی یا حتی خاطری به آدمی آرامش عمیقی میدهد و این همه تنها رایحهای از عشق حقیقی است که سرچشمه اَزلی دارد و آفرینندهی بشریّت است. عشقی که مهربانیاش همیشگی و رحمتش برای همگان فراگیر است. آدمی، باردار این روح الهی است و هدف از خلقت انسان، آگاهی عمیق به این عشق و افزایش ظرف وجودی اوست، تا آن زمان که نسل بشر، لایق پیوستن به آن سرچشمه بینهایت نور و عشق و امید شود. آن چنان که گاندی بزرگ زمانی که از او پندی خواستند، گفت: «به خانههایتان بروید و عشق بورزید».
این مفهوم خود بیانگر این است که عشق عمیق به هر آنچه آفریده آن نور لایزال است، هدف از آفرینش ماست. در این اشعار کوتاه سعی بر آن شده است که این زیبایی به زبان شاعر به تصویر کشیده شود و در حدّ توان، در کلام آید. زیرا که هر کس به قدر ظرفیّت خویش از این عشق، بهرهمند میشود و خداوند رحمتش همیشگی و فراگیر است.
قلم، زنده است و خود حیاتی دیگر دارد. حیاتی که از آن سوی سرزمین وجود آدمها، اندیشه، فکر یا باورها و به تعبیری حدیث نفسشان را به تصویر میکشد و این قلم، خود وسیلهای برای بیان احساسات و عواطف آدمی است. گاهی قلم آدم با آنچه ظاهر انسان نشان میدهد؛ بسیار فاصله دارد و گاه این فاصله نزدیک است.
من یک گفتاردرمانگرم؛ درمانگر گفتارِ آدمها. حرفهای که وقتی با گوشِ جان صدایِ کودکان و یا بزرگسالان بیکلام را میشنوی؛ به دورِ از همهیِ خستگیها و دلبستگیها، مرغ جانِ آدمی در هوایِ یاریشان به پرواز در میآید. من ساعتهای زیادی را با عشق عمیق صرف کار ذهن، زبان و گفتار کودکان اتیسم، فلج مغزی، لکنت، اختلالات یادگیری و… کردهام و از این رو در باب هجا، ارکان عروضی، وزن و قافیه و اسلوب شعر بضاعتی اندک دارم و دلسرودههایی از خیال و باورهای شاعرانه را با الهام از ماه، زمین، خورشید و… به روی کاغذ میآورم. همانهایی که به اعتقاد من همه برخاسته از روح لطیف آدمی است.
زمانی که تصمیم گرفتم این دفتر دلسرودهها را منتشر کنم، شعر مولانای جانمان را با خود زمزمه کردم؛ آنجا که میفرماید:
قافیه اندیشم و دلدار من
گویدم مندیش جز دیدارِ من
گفت و صوت و حرف را بر هم زنم
تا که بی این هر سه با تو دم زنم
باران عاشقی، نام مجموعه پیش رویِ شماست و کلام ساده و پر احساس من، گفتهها و اندیشههای خیالپردازانه کسی است که همه عالم هستی را با شور و اشتیاق به خالق آن دوست دارد و کلامش را برای برقراری پیوندی دوستانه و شاعرانه به شما خوبان، پیشکش کرده است. امیدوارم این هدیه و ارمغان بتواند مفاهیم ارزنده و مقدّس اندیشه و افکار مرا برای شما بازگو کند. امید است ادیبان، شاعران و فرهیختگان حوزه شعر و ادبیات و دوستان گرانقدر انجمنهای ادبی این اثر را با دیدهی اغماض بنگرند.
زهرا احمدیاصل
زمستان- ۱۴۰۱
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.