نوشتن این کتاب برای من، برداشتن اولین گام جدی در نویسندگی بود. اکنون که در حال نوشتن مقدمه آن هستم، مدام به این فکر میکنم که آیا در نهایت این کتاب برای کسی مفید خواهد بود یا نه؟ آیا خواننده این کتاب میتواند در تلاطم و آشوب اطلس مرا پیدا کند؟ آیا روحش حتّی برای لحظهای با خواندن این کتاب اِحیا خواهد شد؟ و هزاران «آیا»ی دیگر که شاید جواب هیچ کدامشان را ندانم.
آشوب اطلس، آشوب ذهنی انسانی را به تصویر میکشد که در ابتدای راه زندگی است. شروع به شناخت دنیا و انسانهایش میکند؛ با دقّت بیشتری که شاید بیش از حد لازم است، رفتارها را از زیر نظر میگذراند؛ مدام فکر میکند و به لایههای زیرین درونش مراجعه! هر چقدر پیش میرود، بیشتر غرق میشود؛ و احساساتی را درون خود تجربه میکند که گویی تمام فشار دنیا را به او وارد میکنند. اوست که خود را در آغاز بلوغ و نوجوانی پر از تناقض و تردید میبیند. در خلوت ذهنش، که از قضا علاقه زیادی هم به آن دارد، او خوشبختترین انسان دنیاست؛ امّا در میان جمع و بیرون از خانه و در دنیای واقع، خود را افسردهترین میداند! او با احساساتی تازه مواجه میشود که اقتضای سنش است؛ امّا شاید هم بیش از حد همه چیز را جدی گرفته و خود را آزار میدهد. او هیچ نمیداند، جز این که دلش میخواهد نیست باشد! حتّی نه این که بمیرد، نه! نیست شود و به عدم تبدیل شود. در ذهن او یک فضای کاملا سفید و در عین سفیدی، تاریک و سیاه وجود دارد! او در حال خفه شدن در مناطق پنهانی درون خود است.
و اینجاست، که تنها یک یار پیدا میکند و آن هم قلم است!
راهی جز نوشتن ندارد؛ نوشتن، نوشتن، نوشتن…
و بعد تصمیم میگیرد این نوشتههای از جان برآمده را به کتاب تبدیل کند. باشد که کسانی با افکار و احساسات او، راهی برای بیان آن چه حس میکنند پیدا کنند… .
میدانی، واژهها گاهی قدرت بیان آن چه احساس کردهای را ندارند؛ و این بزرگترین مشکل برای یک نویسنده است که چگونه احساسات را به واژه بدل کند! پس من از تو میخواهم از بند واژهها خودت را رها کنی و عمق حرفم را با چشم دلت ببینی.
آشوب اطلس باید بتواند تو را به تاریکترین و پنهانیترین مناطق ذهنت بکشاند. دقیقا همان مناطقی که از پیادهروی در آن پرهیز کردهای. آشوب اطلس شاید همان کتابی است که در بعدازظهر یک جمعه، در حالی که لیوان چایت را مینوشی و به روبهرو خیره شدهای، هوس خواندنش به سرت بزند.
با عـشق: مَهلَنتیک
دلارام قاسمی –
موفق باشید
انتشارات نیوشه –
ممنون بابت به اشتراک گذاری نظرتان
مهدی رییسی –
جالب بود
انتشارات نیوشه –
ممنون بابت به اشتراک گذاری نظرتان